از سه عنوان مطرح شده در شعار سال 1401، دو عنوان “تولید” و “اشتغال” به ترتیب چهار و دو بار در نام گذاری سال های قبل نیز تکرار شده بودند. عنوان “تولید” در نام گذاری سال های 1391 (تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی)، 1396 (اقتصاد مقاومتی، تولید – اشتغال)، 1398 (رونق تولید) و 1399 (جهش تولید) به چشم می خورد و عنوان “اشتغال” در نام گذاری سال های 1380 (اقتدارملی و اشتغالآفرینی) و 1396 (اقتصاد مقاومتی، تولید – اشتغال) ذکر شده است. اما عنوان دانش بنیان در تاریخ 23 ساله نام گذاری سال ها برای نخستین بار است که مطرح می شود. مرور نام گذاری سالهای دو دهه اخیر نشان می دهد که تولید و اشتغال به عنوان دو رکنی که لازم و ملزوم هم بوده اند، همواره دغدغه مسئولین کشور بوده است. تداوم پویائی در حلقه تولید و اشتغال، مبنای سیاست گذاری های اقتصادی (چه رونق بخش و چه مقاومتی) بوده است. اشاره به عنوان “دانش بنیان” به عنوان جزء سوم در حلقه تولید و اشتغال، حاکی از عیان شدن ضرورت این مقوله است. سه عنوان ” تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرین” از دیرباز نزد پژوهشگران و فارغ التحصیلان دانشگاهی، خمیر مایه برنامه ریزی بلند مدت و از گزینه های اصلی طراحی نقشه راه بوده است.
چالش های عمومی که فعالین حوزه بیومدیکال با آن مواجه هستند را می توان در سه مورد اصلی خلاصه کرد. چالش اول، اخذ مجوز است. برای عرضه تولیدات بیومدیکال در مقیاس وسیع، به اخذ مجوز از سازمان غذا و دارو یا اداره تجهیزات پزشکی نیاز است. در مواردی که قرار است برای اخذ مجوز محصولات برآمده از حوزه های نوین اقدام شود، به دلیل بالا بودن تعداد پرونده های درخواست مجوز، روند صدور مجوز بعضاً کندو دشوار می شود.
چالش دوم؛ نداشتن استانداردهای تجربی و فنی کافی در زمینه مدیریت حوزه های نوین و دانش بنیان در کشور است. ملاحظات مدیریت منابع انسانی و برآورد هزینه و کارکردها در حوزه های نوین که پیشتر سابقه ای در کشور نداشته اند، همواره چالش بزرگی بوده است و نوسانات ارزی این چالش را دشوارتر نیز میکند. به این ترتیب بسیاری از راه حل ها خلاقانه و بداهه است که در زمان تصمیم گیری بار ریسک بالایی را بر مدیران تحمیل می کند.
چالش سوم و شاید مهمترین آن، نامعین بودن میزان تقاضا از سمت بازار مصرف است. بازار مصرف فناوری های نوین، در عین داشتن حاشیه سود بالا، معمولاً محدود و در حال توسعه هستند. فلذا آگاهی از میزان تقاضای بازار مصرف، برگ برنده شرکت های تولید کننده است. این امر با وجود امکان بی رویه واردات با تعرفه های بسیار پائین، به تشدید نابسامانی بازار عرضه و تقاضا منجر می شود.
عدم انباشت کافی مالی در شرکت های دانش بنیان به دلیل نیاز به سرمایه گذاری در خط های تولید به روز (که معمولاً هزینه نهائی از هزینه برآورد شده بیشتر می شود)، فرصت تعریف فرایند و ایجاد سیستم را با ریسک مواجه می کند و پیشبرد اهداف را مبتنی بر افراد می کند و در نهایت تحقق یافتن چشم انداز سازمانی را با چالش مواجه می کند. تعریف نقشه راه توسط نهادها و سازمان های متولی به شرکت های دانش بنیان کمک می کند تا جایگاه خود را با شفافیت بیشتری ترسیم کنند، فرصت ارتقای سازمانی داشته باشند و در نهایت بقای تضمین شده تری در بازار داشته باشند و بتوانند عملکرد خود را با گذشت زمان اعتلا بخشند.
منابع: